خداوند در آیات قرآنی، کتاب الله را نسخه شفابخش معرفی می کند که بیمارهای انسان را درمان کرده و شفا می دهد.
بر اساس آموزه های قرآنی، دنیا دارالاسباب است و برای هر کاری باید سبب خاص آن را شناخت و از آن بهره گرفت. اگر انسان گرفتار درد و بیماری است باید نوع بیماری را شناخته و با سبب خاص خودش آن را درمان کرد.
البته در نهایت همه این اسباب در دست خداوندی است که مالک مطلق هستی است و این گونه نیست که هر سببی به استقلال تاثیرگذار باشد، بلکه این تاثیرگذاری را خداوند به آن سبب داده و هماره در اختیار اوست که سببیت را بردارد و آتشی که سوزان است سرد و سالم کند تا سرمای آن نیز آسیب زا نباشد.(انبیاء، آیه 69)
بر همین اساس حضرت ابراهیم خلیل(ع) می فرماید: وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ؛ و چون بیمار شوم بهبودم بخشد و شفایم دهد.(شعراء، آیه 80)
اما اقتضای دنیا آن است که برای هر چیزی سببی است و باید آن سبب را شناخت و به کار گرفت؛ چنان که ذوالقرنین (ع) نیز این کار را می کرد.(کهف، آیات 84 و 85 و 89 و 92)
البته برخی از امور است که نقش فراگیرتری دارد و در نقش چندین اسباب ظهور می یابد. از جمله این ها می توان به قرآن اشاره کرد که سبب شفای بیماری های بسیاری است؛ زیرا قرآن هم شفای بیمارهای روحی و روانی است و هم نسخه شفا بخش بیمارهای جسمی و بدنی.
این گونه است که قرآن هر گونه بیماری را او شفا میدهد؛ چرا که هم بیماریهای اعتقادی را درمان میکند، و هم بیماریهای اخلاقی را معالجه میکند. هم چنین قرآن بیماریهای رفتاری و گفتاری را درمان میکند و هم مشکلات علمی را هم حل میکند و بیماری جهل که از جمله بیماریهای علمی است را درمان کرده و جاهل را شفا می دهد.
خداوند در آیه 57 سوره یونس می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ؛ اى مردم، به یقین، براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى، و درمانى براى آنچه در سینههاست، و رهنمود و رحمتى براى گروندگان به خدا آمده است.
پس بیماری هایی که در سینه های آدمی از بیماری جهالت، سفاهت، اعتقادی، ایمانی و اخلاقی است را شفا می دهد و هم رفتارهای نابهنجار و گفتارهای زشت و بد را درمان کرده و چنین بیمارانی را شفا می دهد و راه و رفتار درست را می آموزد و اخلاق نیک و سازنده را به آن می دهد و گفتارهای آنان را طیب و پاک می گرداند و به سداد و استواری و متانت و سلامت می رساند.
البته قرآنی که نسخه شفابخش برای دل های مومنان است، همانند هر داروی دیگر برای کافران می تواند بسیار زیانبار باشد و نه تنها آنان را درمان نکند بلکه وضعیت آنان را بدتر کرده و سرمایه اندک سلامتی آنان را نیز از میان بردارد. این روست که خداوند در آیه 82 سوره اسراء هشدار می دهد و می فرماید: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا؛ و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىکنیم، ولى ستمگران را جز زیان نمىافزاید.
این گونه است که با نزول هر آیه ای بر ایمان مومنان افزوده شده و بر خسران و گریزش کافران افزوده می شود.(بقره، آیه 26)
خداوند خود به صراحت در آیه 44 سوره فصلت در این باره توضیح تفصیلی می دهد و می فرماید: وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِیًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آیَاتُهُ أَأَعْجَمِیٌّ وَعَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَیْهِمْ عَمًى أُوْلَئِکَ یُنَادَوْنَ مِن مَّکَانٍ بَعِیدٍ؛ و اگر این کتاب را قرآنى غیر عربى گردانیده بودیم، قطعاً مىگفتند: «چرا آیههاى آن روشن بیان نشده؟ کتابى غیر عربى و مخاطبِ آن عرب زبان؟» بگو: «این کتاب براى کسانى که ایمان آوردهاند رهنمود و درمانى است، و کسانى که ایمان نمىآورند در گوشهایشان سنگینى است و قرآن بر ایشان نامفهوم است، و گویى آنان را از جایى دور ندا مىدهند!